انسان گرائی در اشعار شمس لنگرودی
Authors
abstract
در فایل اصل مقاله موجود است
similar resources
کارکرد توازن آوایی و واژگانی در برجستهسازی اشعار "شمس لنگرودی"
مقالة حاضر به نحوة نشاندادن توازن آوایی و واژگانی در اشعار شمس لنگرودی پرداخته است. در توازن آوایی، شاعر بیشتر به توازن آواییِ کیفی، تکرار واکهای توجه دارد. سپس تکرار همخوانهای پایانی و آغازین و پس از آن تکرار واکه و همخوان پایانی، بیشترین بسامد را داشته است. کمترین تکرار، در توازن آوایی کیفی، (تکرار کامل هجایی) بوده، در توازن واژگانی، تکرار آوایی ناقص بالاترین بسامد را داشته است. در این ...
full textآشنایی زدایی در اشعار شمس لنگرودی
آشنایی زدایی سرشت اصلی هنر شمس لنگرودی است که ابعاد آن را در حریم شعر خود نشان داده است. نهایتاً تمام این ها بر دانش او از ادبیات چه کلاسیک و چه معاصر استوار است. زبان اشعار شمس در عین سادگی و رسایی، از بلاغت قابل تأمّلی برخوردار است و این در گرو انتخاب واژگانی است که شمس به کار برده است. شمس به یاری احساس شاعرانه اش، و نیز با واژه ها و ترکیب های تازه ای که به کار برده است، ازعادت های ما آشنایی...
15 صفحه اولتحلیل نشانههای بلاغی در عاشقانههای شمس لنگرودی
نشانههای بلاغی، نقشی برجسته در فرآیند شکلگیری محتوا دارند و متناسب با محدودۀ رمزگانی بافت متنی از آنها استفاده میشود. شمس لنگرودی از شاعران معاصر ایران است که در شعرش متناسب با محتوا و هدف، استفادهای قابل بررسی از نشانههای بلاغی دارد. با توجّه به ارتباط بارز عاشقانههای شمس با این نشانهها، مقالۀ حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، نشانههای بلاغی پرکاربرد و نقش و کارکرد تعیین کنندۀ آنها را در شع...
full textبررسی وتحلیل صور خیال در مجموعه اشعار شمس لنگرودی
صور خیال جوهر اساسی شعر است. شاعر به مدد نیروی تخیل، تجربه های ذهنی و عینی خود را بیان می کند. به طوری که شعر به واسطه نیروی تخیل به کلامی هنری و دلنشین تبدیل می شود. شمس لنگرودی از جمله شاعران معاصری است که برای خیال انگیزی اشعارش به تزیین کلامش نمی پردازد بلکه هدف وی این است که برای مخاطب آنچه را که خود تصویر می کند عینی و ملموس سازد تا کلماتش واضح تر و شفاف تر به نظر برسد. بنابراین شمس لنگرو...
15 صفحه اولطنز مرگ و نمودهایی از آن در شعر شمس لنگرودی
یکی از شاخصهای بنیادین طنز خندهآمیزبودن آن است، اما وقتی طنز مقولههای متعالی همچون مرگ را دستمایه قرار دهد، گاه با دورشدن از شاخصهای بنیادی، مثل فرحبخشی، صراحت و آسانیابی، منش رهاییبخشی خود را از دست میدهد و به تلخمایگی و اندوه کشیده میشود. ازآنجاکه مرگ برای انسان همواره مقولهای رازآمیز و تراژیک است، دستبرد طنز در آن هرگز به گشایش و رهایش قطعی نمیانجامد، بلکه صرفاً میتواند با ایجا...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فصلنامه دهخداجلد ۵، شماره ۱۶، صفحات ۱۲۵-۱۴۴
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023